زیرساختهای کسب و کار BPM در سازمان های فرایندمحور

زیرساختهای کسب و کار سازمان مشتمل بر مجموعه ای از عناصر زیرساختی است که توجه به آنها موجب تسهیل در دستیابی به عملکرد و رفتارهای موفق سازمان فرایند محور خواهد شد.

تیم هدایت و رهبری

یکی از مهمترین نیازمندیهای BPM رهبری است تا هدف گذاری و برآورد تاثیر تغییرات را انجام دهد. رهبر BPM بایستی یکی از مدیران ارشد سازمان و در استخدام آن مجموعه باشد:
–    رهبر تیم، برنامه های اجرایی برای دستیابی به استراتژی های ضروری تغییر را تهیه نموده، ماموریت سازمان را برای تبدیل شدن به سازمانی فرایند محور تغییر داده، رویکرد بهبود مستمر را در پیش گرفته و نتایج حاصله را برای ذینفعان نمایش می دهد.
–    هر یک از اعضا تیم بایستی اختیار و دانش کافی را دارا بوده و مجبور باشند تا عملکرد را اندازه گیری کرده و تحلیل نماید، همچنین در طراحی روشهای جدید مشارکت کرده و بهبودهای مستمری را در نتایج اقدامات خود ایجاد نماید.

زیرساختهای کسب و کار BPM در سازمان های فرایندمحور تیم هدایت و رهبری

عملکرد مالی

معماری زیرساختهای کسب و کار BPM این اطمینان را حاصل می کند که تمامی اقدامات مرتبط با اجرا و بهبود فرایندها، در راستای دستیابی به نتایج مالی باشد. در این خصوص بایستی از تیمی متشکل از متخصصین مالی و تیم فرایندی بهره جست تا مشخص کنند فرایند و بهبود آن چگونه می تواند مزایای مالی برای سازمان در بر داشته باشند.
جدول زیر سطح کلان معادله مالی حاصل از پروژه های بهبود را نمایش می دهد. در اینجا ارزش BPM بیشتر مشخص خواهد شد زیرا نه تنها ظرفیتهای جدیدی را در سازمان ایجاد می کند بلکه از طریق کاهش هزینه، زمان و اتلافها موجب افزایش ارزش می شود.

بیشتر بخوانید
BPM و نقش واحد فناوری اطلاعات در عملیاتی سازی آن

ارزش خالص = ارزش جدید – {هزینه + زمان + اتلاف}
ارزش خالص: ارزشی است که از یک فرایند یا پروژه حاصل می گردد
ارزش جدید: مجموع ارزش جدید حاصل شده
هزینه: مجموع پرداختی ها بابت فرایند یا سیستم جدید
زمان: زمان موردنیاز برای اجرا یا توسعه عملیات
اتلاف: سیستمها یا ظرفیتهای بدون استفاده یا ضایع شده

زیرساختهای کسب و کار BPM در سازمان های فرایندمحور رویکرد مالی

رویکرد متوازن

همه می دانند که اعداد و ارقام تنها مجموعه ای از نشانگرها هستند که وضعیت و شرایط یک سازمان را نمایش می دهند. در حقیقت استفاده از رویکرد مالی به تنهایی یک راهنمای نامناسب و ناکافی برای تعیین وضعیت مشتریان، کارکنان، تامین کنندگان و توزیع کنندگان بوده و نمی تواند شرایط فرایندها و تکنولوژی های مورد استفاده در سازمان را نمایش دهد.
BSC (کارتهای امتیازی متوازن) چارچوبی است که به صورت گسترده برای ارزیابی یک سازمان از 4 جنبه اصلی استفاده می شود که البته یکی از این جنبه ها مالی است. بقیه جوانب عبارتند از مشتری، فرایند و یادگیری. این رویکرد بسیار ساده و قابل فهم بوده و در شکلهای مختلفی در سازمانهای سراسر دنیا استفاده می شود.

زیرساختهای کسب و کار BPM در سازمان های فرایندمحور رویکرد متوازن

 

رفتارهای تسهیل کننده: منابع انسانی و یادگیری

یکی از معانی قابل درک از BPM آموزشهای جدید است که تیترها و عناوین شغلهای جدید را هم شامل می شود. برای شاخصهای کمی و کیفی آشنایی با فرایند، بهبود فرایند و عملکرد فرایند مشوقهای جدید و پرداختهای مناسب با هم گره خورده اند. از آنجایی که آشنایی با مفهوم BPM یک هدف جدید محسوب می شود می توان از آن به عنوان مدیریت تغییر یاد کرد.
آموزش های طراحی و بهبود فرایند در BPM اقتباس مستقیمی است از شش سیگما و مفاهیم ناب. اگر در حال حاضر این دسته از آموزشها در سازمان شما اجرا شده و پرسنل دانش لازم را در این خصوص کسب کرده اند باید گفت که به خوبی در زمینه درک BPM و زیرساختهای کسب و کار گام برداشته اید.

بیشتر بخوانید
آمادگی برای اقدامات اساسی تر برای استقرار مدیریت فرایندهای کسب و کار

زیرساختهای کسب و کار BPM در سازمان های فرایندمحور منابع انسانی و یادگیری

نکته: یک دوره آموزشهای کامل کاربردی را برای اطمینان از کافی بودن دانش افرادی که نقش کلیدی در فرایندها دارند برگزار کرده و پرسنل فنی خود را با برگزاری چندین دوره مقدماتی، با مفاهیم BPM آشنا سازید.

نکته: انتظار نداشته باشید که منابع انسانی سازمان ظرف یک شب به متخصصین فرایند تبدیل شوند. نقشه های فرایند و نمودارهای گردش عملیات برای بسیاری نامانوس بوده و درک کامل آنها نیازمند گذشت زمان می باشد.

نوشته شده در طراحی سایت